اسممو صدا کن:پارت10

می ریا:من و سانگ رفتیم کلاس دیدم جیمین با یه نگاه خشمگین بهم نگاه میکنه منم بهش یه پوزخند زدم و نشستم

بک ها(معلم):سلام بچه ها ما میخوایم برای سه روز برای تفریح بریم یه جای سر سبز فردا لازم نیست لباس مدرسه هاتونو بپوشید و با خودتون لباس بیارید فردا گروه بندیتون میکنم خب بهتره بریم سراغ درس

می ریا:همه بچه ها خوشحال بودند من و سانگ هم خیلی خوشحال بودیم کلاس تمام شد و زنگ تفریح شد

کوک:سلام می ریا دیروز که مشکلی پیش نیومد؟

می ریا:نه به لطف تو مشکلی پیش نیومد ممنون

کوک:به پدرت چیزی که گفتم رو گفتی؟

می ریا:آره قبول کرد سانگ میاد خونمون

کوک:خوبه، راستش می ریا میخوام یه چیزیو بهت بگم

می ریا:بگو

کوک:الان نمیتونم میشه امروز ساعت 3 بیای به کافه پیش خونتون

می ریا:باشه

کوک:ممنون

می ریا:کوک رفت و جیمین اومد پیشم

جیمین:بالاخره یه بهانه پیدا کردی تا از شر من خلاص شی درسته؟

می ریا:حوصلتو ندارم آها درضمن به راننده گفتم وسایلتو بزاره تو ماشین بعد برو برشون دار

جیمین:تو ازم می‌ترسی برای همین دلت نمیخواد پیشت بمونم

می ریا:من ازت نمی‌ترسم فقط ازت خوشم نمیاد

جیمین:بعدا یه کاری میکنم خوشت بیاد بیب

می ریا:به من نگو بیب برو پی کارت بالاخره رفت سانگ بیا بریم خونت لباساتو برداریم بریم خونمون

سانگ:بریم

می ریا:رفتیم خونه سانگ و لباساشو برداشتیم و از مامانش اجازه گرفتیم و رفتیم خونمون، سانگ تو این اتاق بمون(عکسشو میزارم)

سانگ:وای مرسی خیلی قشنگه خونتونم خیلی بزرگ و قشنگه اینطور که معلومه خیلی پولدارین

می ریا:تازه وقتی مامان و بابام اومدن میخوان تو ساختمون پنت هاوس خونه بگیرن

سانگ:وای شما خیلی پولدارین من یه مامان و بابای خوب دارم اما هیچ پولی ندارم پدرم یه کار خوب گیرش نمیاد

می ریا:وقتی بابام از سفر کاری اومد به بهش میگم به بابات کار بده

سانگ:ممنون تو خیلی مهربونی

می ریا:خواهش میکنم خب الان چیکار کنیم چطوره ذرت درست کنیم و فیلم ببینیم

سانگ:آره

می ریا:نه ولش کن بیا بریم لباس انتخاب کنیم برای فردا چی بپوشیم میخوام از همه دخترا خوشگل تر باشیم

سانگ:آره اون لباسهایی که برام گرفتی خیلی خوشگلن

می ریا:باهم رفتیم و یه لباس خوشگل برای فردا انتخاب کردیم بعد رفتیم ذرت درست کردیم و فیلم دیدیم و بعد با پی اس فورم بازی کردیم بعد این همه کار دیگه شب شده بود و رفتیم خوابیدیم صبح شد و از خواب بلند شدیم...
#کوک
#جیمین
#تهیونگ
دیدگاه ها (۵)

اتاق سانگ در فیک اسممو صدا کن #خاص #زیبا #جالب

اسممو صدا کن:پارت11

همش شد 39😂

کیف می ریا در فیک اسممو صدا کن #خاص #جذاب #شیک #زیبا #قشنگ

رمان عشق و نفرت پارت ۱۲خلاصه رفتیم خونه ی مامان جونگ کوک سان...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۱#

پارت ۸۳ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط